شمال نيوز: معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور در یادداشتی اتهاماتی رانسبت به برخی گرو ها و طیف های سیاسی مطرح کرده است.
به گزارش آریا ، در این یادداشت که به قلم محمد جعفر بهداد نوشته شده ، آمده است:ساکنان اردوگاه «نه احمدی نژاد» به علت فقدان اخلاص، دچار بحران تحلیل شده اند. این اردوگاه که در واقع ستاد مشترک راست های اصولگرا شده، چپ های اصلاح طلب شده و ماجراجویان نورسیده بر ضد خط عدالت است، پس از دو سال تقلابرای منحرف نمایی رئیس جمهور، اینک به ایستگاه سازشکار نامیدن دکتر احمدی نژاد رسیده اند تا به خیال بچگانه خود آخرین قطعه های پازل یک سناریوی ضدانقلابی را جاسازی کنند.
درک واقعیتی به نام بحران تحلیل در اردوگاه عدالت گریزان چندان دشوار نیست. رصد اخبار و تحلیل هایی که نمایندگان رسانه ای این اردوگاه در طول دو سال گذشته تولید و منتشر ساخته اند، نشان می دهد که آنان برای عبور از «رئیس جمهور خادم» و کشاندن قصه به فصل جدیدی به نام «رئیس جمهور خائن»، چنان غیرمنطقی و شتابزده عمل کرده اند که ملاحظات ناشی از الزامات و اقتضائات سیاسی و روانی این عملیات، از جمله قاعده موسوم به «شیب منطقی» را اعمال نکرده اند.
در جدیدترین نمونه، هنگامی که درصدد برآمدند تا موضع خردمندانه رئیس جمهور درباره رابطه ایران و امریکا را نشانه سازشکار شدن دکتر احمدی نژاد تحلیل کنند، ابتدا اذعان کردند که اقدامات دشمنان در قالب تحریم اقتصادی ایران بی نتیجه مانده است، اما بلافاصله موضع اخیر رئیس جمهور درباره رابطه ایران و امریکا را شاهدی بر آغاز به کار «خط سازش» دانستند، حال آنکه مردم ایران به خوبی می دانند اگر تدابیر و فعالیت های شبانه روزی دولتمردان با مدیریت و محوریت دکتر احمدی نژاد نبود آثار تحریم ها چیز زیادی از اقتصاد و امنیت اقتصادی در این کشور باقی نمی گذاشت. تحلیلگران اردوگاه مذکور در ادامه تحرکات کور خود علیه رئیس جمهور، مرکب تخریب را چنان پرسرعت و بی دقت رانده اند که چهره محوری مقاومت در برابر استکبار و عامل ناکامی دشمن در مرحله تحریم را به عنوان آغازکننده مرحله سازش با امریکا معرفی کرده اند! آیا اینان برای شعور مردم جایگاهی قائل هستند؟
اگرچه بعید نیست عناصر مذکور برای توجیه این تناقض گویی، نقش دکتر احمدی نژاد را در مقاومت مدبرانه در برابر توطئه های لندن و واشنگتن نفی کرده یا این نقش را ضعیف جلوه دهند، اما آنچه برای خدمتگزاران ایران اسلامی اهمیت دارد باور عمومی نسبت به این واقعیت انکارناپذیر است.
مردم ایران همان طور که نقش داشتن احمدی نژاد در سختگیری های بی حاصل اجتماعی را باور نکرده اند و نقش نداشتن او را در نابسامانی بازار ارز و سکه باور کرده اند، به همین علت نقش محوری رئیس جمهور را در طراحی و اجرای عملیات علیه تحریم گسترده غرب بر ضد ایران عزیز باور کرده اند و نیز مطمئن هستند رئیس جمهور که واقع نگری را با آرمانگرایی گره زده، هیچ گاه برای حل و فصل تنازعات غیرضروری در عرصه بین الملل، به آنچه که کوته نظران آن را سازش با امریکا خوانده اند، تن نخواهد داد.
ایرانیان، نام احمدی نژاد را معادل ساده زیستی، پاکدستی، عدالت گرایی و ظلم ستیزی می دانند و لذا تلاش پادوهای مافیای قدرت- ثروت برای خائن جلوه دادن اسطوره خدمت، بی حاصل و البته مایه رسوایی هر چه بیشتر پرده نشینانی است که با ترفندهای اخیر خود مشغول فراهم ساختن زمینه بازگشت دوباره باند اشرافیت و نخوت به صحنه مدیریت اجرایی کشور می باشند.
چند سال طول کشید تا در اوج دروغ پردازی کینه توزان و غوغاسالاری فریب خوردگان، تفاوت ماهوی شخصیت و نگاه احمدی نژاد در مقایسه با رویکرد و اهداف جماعتی که همواره در حوزه اجتماعی، سختگیر در حوزه اقتصادی، تمامیت خواه و در حوزه سیاست خارجی، سازشکار بوده اند، روشن شود. طی دو سال گذشته هزاران خبر جعلی و تحلیل انحرافی درباره احمدی نژاد و یارانش در رسانه های آشکار و پنهان وابسته به چند باند به هم پیوسته منتشر شد، اما امروز که نتایج نظرسنجی همین سامانه ها به رویت گردانندگان آن می رسد، خستگی به تنشان می ماند، وقتی درمی یابند که پس از هزینه کردن میلیاردها تومان پول و صرف حدود دهها هزار ساعت وقت برای تخریب و تذلیل احمدی نژاد و ارعاب یارانش، اکنون او در نظر ایرانیان، کسی است که هیچ شباهتی به عناصر و باندهای ضدولایت فقیه، اشرافی، مردم گریز، سازشکار، بی عرضه، جناح گرا و تن پرور ندارد. ویژه خواران کهنه کار و تازه کار تصور می کردند با انجام صدها عملیات سیاسی، رسانه ای، اقتصادی و امنیتی، نه تنها می توانند از اسطوره شدن احمدی نژاد جلوگیری کنند بلکه خواهند توانست او را به عنوان عامل همه ناکامی ها و نابسامانی ها در نزد مردم ایران معرفی کنند و براساس همین پیش بینی غلط، در متلاطم کردن بازار و اقتصاد مملکت سنگ تمام گذاشتند تا هم از رهگذر فروش ارزها و سکه های احتکار کرده خود سود کلانی به جیب بزنند و هم با مقصر جلوه دادن رئیس جمهور در این ماجرا، او را به اندازه ای تخریب کنند تا به قول خودشان از چشم مردم بیفتد و پدیده ای به نام «ادامه احمدی نژاد» مجال ظهور و بروز نیابد. اهمیت این ناکامی ها زمانی دو چندان می شود که یادمان می آید احمدی نژاد مامور به سکوت است و چنانچه روز شکستن سکوت فرابرسد، تلخکامی ناکامان و مجازات آنان توسط مردم عبرت آموز خواهد شد.
این روزها معلوم شده است که تحریم کنندگان غربی و اتهام زنندگان به احمدی نژاد در داخل دو حلقه به هم پیوسته از یک زنجیره هستند که در پیشبرد یک هدف شیطانی، مکمل یکدیگر عمل کنند. آیا خط متهم کردن دکتر احمدی نژاد به سازش با امریکا، با خط تحریم اقتصادی، بانکی، نفتی و بیمه ای کشورمان هماهنگ و همسو نیستند؟
بدون تردید مقاومت احمدی نژاد در برابر بدخواهان اسلامیت و جمهوریت، تحت هدایت ها و حمایت های رهبر فرزانه انقلاب اسلامی و پشتیبانی ملت هوشیار قدرشناس ایران عزیز و اسلامی ادامه خواهد داشت.